انتقل إلى المحتوى

الفرق بين المراجعتين لصفحة: «حديث سلسلة الذهب»

ط
imported>Odai78
imported>Odai78
سطر ٣٢: سطر ٣٢:
}}
}}


این روایت را بسیاری از بزرگان شیعه از جمله شیخ صدوق(وفات ۳۸۱ق) در کتاب‌های «توحید»[۱]، «الامالی»[۲]، «معانی الأخبار»[۳] و «عیون اخبار الرضا(ع)»[۴]، نیشابوری(وفات ۵۰۸ق) در «روضة الواعظین و بصیرة المتعظین»[۵] و طبری آملی(وفات ۵۳۳ق) در کتاب «بشارة المصطفی لشیعة المرتضی»[۶] با سندها و الفاظ مختلف اما با یک مضمون نقل کرده‌اند.البته شیخ طوسی(وفات ۴۶۰ق) در کتاب امالی خود مضمون این روایت را در دو روایت مختلف بدون جزء پایانی آن«بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» نقل کرده است.[۷] برخی معتقدند با توجه به اینکه این روایت از قرن سوم هجری به بعد توسط افراد زیادی نقل شده است و احتمال توافق یا همدستی بر دروغ آن منتفی است این روایت از روایات متواتر به حساب می‌آید.[۸] شیخ صدوق در کتاب التوحید چنین نقل کرده است که اسحاق بن راهویه می‌گوید: وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسید، پس از آنکه اراده کرد به سوی مأمون کوچ کند، مُحدِّثان جمع شدند، و عرض کردند:‌ای پسر پیغمبر(ص) از شهر ما تشریف می‌برید و برای استفاده ما حدیثی بیان نمی‌فرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود:
وقد روى هذه الرواية كثير من علماء الشيعة، ومنهم الشيخ [[الصدوق]] (ت 381 هـ) في كتب [[التوحيد (كتاب)|التوحيد]] [1] {{و}} [[الأمالي (الصدوق)|الأمالي]] [2] و [[معاني الأخبار (كتاب)|معاني الأخبار]] [3] {{و}} [[عيون أخبار الرضا]] (ع)،[4] والنيشابوري (ت 508 هـ) في [[روضة الواعضين وبصيرة المتعظين (كتاب)|روضة الواعضين وبصيرة المتعظين]] [5] {{و}}[[الطبري الآملي]] (ت 533 هـ) في كتاب [[بشارة المصطفى لشيعة المرتضى (كتاب)|بشارة المصطفى لشيعة المرتضى]] [6] مقتبس من أسانيد وألفاظ مختلفة ولكن بنفس المضمون.


«شنیدم از پدرم موسی بن جعفر(ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمد(ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمد بن علی(ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین(ع) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی(ع) فرمود شنیدم از پدرم علی بن ابی‌طالب(ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا(ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّوجلّ فرمود: «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با صدای بلند فرمود: «با شروط آن و من خود یکی از آن شروط می‌باشم».[۹]
وبالطبع فإن الشيخ الطوسي (ت 460 هـ) في كتابه [[الأمالي (الشيخ الطوسي)|الأمالي]] قد اقتبس مضمون هذه الرواية في روايتين مختلفتين بدون الجزء الأخير منه "بِشُرُوطِهَا وَأنَا مِنْ شُرُوطِها". [7]
ويعتقد البعض أن هذا السرد قد رواه كثيرون منذ القرن الثالث الهجري، يستبعد احتمال الاتفاق أو التواطؤ في كذبه، وتعتبر هذه الرواية من الروايات المتواترة. [8]
 
وقد نقل الشيخ الصدوق في كتاب التوحيد عن إسحاق ابن راهويه قوله:  لما وافى أبو الحسن الرضا {{ع}} بنيسابور وأراد أن يخرج منها إلى المأمون اجتمع إليه أصحاب الحديث فقالوا له : يا ابن رسول الله ترحل عنا ولا تحدثنا بحديث فنستفيده منك؟ وكان قد قعد في العمارية، فأطلع رأسه وقال: سمعت أبي موسى بن جعفر يقول : سمعت أبي جعفر بن محمد يقول : سمعت أبي محمد بن علي يقول : سمعت أبي علي بن الحسين يقول : سمعت أبي الحسين ابن علي بن أبي طالب يقول : سمعت أبي أمير المؤمنين علي بن أبي طالب {{هم}} يقول : سمعت رسول الله {{ص}} يقول : سمعت جبرئيل يقول : سمعت الله جل جلاله يقول : لا إله إلا الله حصني فمن دخل أمن من عذابي.
 
قال : فلما مرت الراحلة نادانا. بشروطها وأنا من شروطها.[۹]


==تفصيل الحديث==
==تفصيل الحديث==
مستخدم مجهول