مستخدم:A.Y.1988/الملعب 2

من ويكي شيعة

https://wikihaj.com/view/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_(%D8%B5) حضرت محمد بن عبدالله پیامبر دین اسلام است. او در مکه به دنیا آمد، در چهل‌سالگی به پیامبری رسید و دعوت به دین اسلام را در مکه آغاز کرد. چهارده سال بعد برای گسترش دعوت خود به شهر یثرب رفت، شهری که پس از ورود پیامبر مدینة النبی نام گرفت و مرکز حکومت اسلامی شد. او ده سال در این شهر زندگی کرد و مسجدالنبی محل زندگی او و همسرانش بود. بعدها در مکان‌های گوناگونی که آن حضرت حضور یافت یا نماز خواند مسجدهایی ساخته شد.

حضرة محمد بن عبد الله هو نبي الإسلام. ولد في مكة، وأصبح نبيا وعمره 40 عاما، وبدأ الدعوة إلى الإسلام في مكة. وبعد أربعة عشر عاماً ذهب إلى مدينة يثرب لنشر دعوته، وهي المدينة التي سميت مدينة النبي بعد وصول النبي وأصبحت مركزاً للحكومة الإسلامية. وأقام بهذه المدينة عشر سنين، وكان مسجد النبي يسكنه هو وزوجاته. وبعد ذلك تم بناء المساجد في أماكن مختلفة كان النبي الكريم حاضرا أو يصلي فيها.

الولادة

يعتبر أغلب الشيعة يوم 17 ربيع الأول، وأغلب أهل السنة يعتبرون يوم 12 منه تاريخا لمولد رسول الله.[١] أبوه عبد الله بن عبد المطلب، وأمه آمنة بنت وهب بن عبد مناف.[٢] ولد محمد في بيت بشعب أبي طالب، الذي عرف فيما بعد بمولد النبي وكان محط احترام. وبعد ولادته أُعطي لحليمة بنت أبي زعيب التي أرضعته. وأقام عند حليمة أربع سنين في قبيلة بني سعد بن بكر بن هوازن، وفي السنة الخامسة أعادته حليمة إلى أمه.[٣]

من الصغر حتى الزواج

من الطفولة إلى الشباب وزواج حضرة محمد، جذبت السيرة النبوية انتباه كتاب السيرة.

وفاة الأب والأم

في سن السادسة، ذهب النبي إلى المدينة المنورة برفقة والدته آمنة. وعند عودته توفيت آمنة بالأبواء ودفنت هناك. أعادت أم أيمن النبي إلى مكة بعد وفاة آمنة. وقد اعتنى به عبد المطلب الجد الأكبر لمحمد (ص) حتى بلغ الثامنة من عمره، ولما توفي تولى رعايته عمه أبو طالب.[٤]

السفر للشام

في عمر 12 أو 9 أو 13 عاما، ذهب محمد (ص) إلى الشام برفقة أبو طالب مع قافلة قريش التجارية. سافر محمد مرة أخرى إلى الشام وهو في الخامسة والعشرين من عمره للعمل مع تجارة بأموال السيدة خديجة؛ الرحلة التي مهدت لزواج محمد (ص) وخديجة.[٥][٦]

إعادة بناء الكعبة

ده سال پس از ازدواج با خدیجه و پانزده سال بعد از فجار چهارم که رسول خدا سی و پنج ساله بود قریش تصمیم گرفتند کعبه را بازسازی کنند. در این بازسازی حجر الاسود را محمد در جای خود قرار داد.[٧]برخی گزارش‌ها زمان این رویداد را بیست و پنج سالگی پیامبر دانسته‌اند.[٨]

بعد عشر سنوات من الزواج بخديجة، وبعد خمسة عشر عاما من الفجر الرابع، عندما كان رسول الله يبلغ من العمر خمسة وثلاثين عاما، قررت قريش إعادة بناء الكعبة. وفي هذا البناء، وضع محمد الحجر الأسود مكانه.[٩] وقد اعتبرت بعض الروايات أن زمن هذا الحدث هو خمس وعشرون سنة من عمر النبي.[١٠]

التعبد في غار حراء

وفي كل عام يقضي رسول الله مدة من الزمن في عزلة لوحده في غار حراء. وقال البعض أن هذه الفترة كانت شهرا واحدا في كل عام، وبحسب الروايات أنه كان شهر رمضان[١١]

البعثة

وبحسب المشهور عند الشيعة الإمامية فإن زمن البعثة كان يوم 27 من شهر رجب، وبحسب أهل السنة أنه شهر رمضان. [١٢] وبحسب التقارير فإن أول لقاء للنبي جبريل كان في أحد أيام اعتكاف محمد في جبل الحارة.[١٣]ويقال أن محمد كان يبلغ من العمر 40 عاما في ذلك الوقت.[١٤]

هناك خلاف حول ما هي الآيات الأولى التي نزلت على النبي. البعض اعتبر الآيات الخمس الأولى من سورة العلق والبعض اعتبر سورة المدثر هي أول سورة. وقد اعتبر البعض فاتحة الكتاب هي الآيات الأولى.[١٥]

بداية الدعوة في مكة

وكان علي وخديجة أول من آمن به وأسلم.[١٦] كما أسلم حمزة بن عبد المطلب في السنة الثانية أو السادسة من البعثة. كما التحق به جماعة آخرون من أهل مكة. وكان أصحاب رسول الله (ص) يخرجون إلى أودية مكة ليصلوا حتى حدث بينهم وبين مشركي مكة ما دعاهم أن يصلوا في دار الأرقم..

وبعد ثلاث سنوات من بعثة رسول الله (ص) أعلن دعوته بمكة ونشرها. از این پس مشرکان تلاش کردند رسول خدا را محدود کنند. رسول‌الله نیز راه‌های تازه برای گسترش دعوتش را تجربه کرد. او در سال پنجم بعثت گروهی از مسلمانان را به حبشه فرستاد. به طائف سفر کرد تا همراهانی در آن شهر بیابد.[١٧] در ایام حج با حاجیان گفتگو و آنان را به اسلام دعوت می‌کرد.[١٨]

آشنایی مردم مدینه با پیامبر

در سال یازدهم در ایام حج بود که پیامبر با شش تن از خزرج از اهل یثرب دیدار و آنان را به اسلام دعوت کرد. این تعداد بعد از بازگشت به یثرب دعوت پیامبر را مطرح کردند.[١٩] در حج سال دوازدهم بعثت ۱۲ تن از اهل یثرب در عقبه منی با پیامبر بیعت کردند که به آن پیمان عقبه اولی (عقبه نخست) می‌گویند. در حج سال سیزدهم حدود هفتاد تن از بزرگان مدینه با پیامبر دیدار و بیعت کردند (پیمان عقبه دوم) و از آن حضرت دعوت کردند که به مدینه مهاجرت کند.[٢٠]

مهاجرت به مدینه

قالب:اصلی هجرت مسلمانان از پس از بیعت عقبه دوم در ذی الحجه سال سیزدهم آغاز شد. خود پیامبر در اول ربیع‌الاول سال ۱۴ بعثت هجرت کرد. راه سفر پیامبر به مدینه بعدها به طریق الهجره معروف شد. آن حضرت در دوازدهم ربیع الاول وارد قبا که یکی از محله‌های مدینه بود شد.[٢١]

پیامبر در مدینه

پیامبر ده سال در مدینه زندگی کرد و در این شهر درگذشت. هجرت به مدینه بعدها مبداء تاریخ اسلام شد. سال‌های پس از هجرت سال‌های تشکیل دولت مسلمانان به رهبری پیامبر بود. در این سال‌ها چندین جنگ کوچک و بزرگ بین مسلمانان مدینه با مشرکان قریش یا دیگر قبایل اطراف یا داخل مدینه (یهودیان) روی داد.[٢٢] مهم‌ترین آنها غزوه بدر، غزوه احد، غزوه خندق، حدیبیه و خیبر است. رفته رفته بر قدرت مسلمانان افزوده شد و در سال هشتم با فتح مکه قدرت آنان در بخش بزرگی از جزیره العرب تثبیت شد. قالب:بیشتر

فتح مکه

قالب:اصلی فتح مکه در سال هشتم هجرت روی داد.[٢٣] او در این سفر سوار بر شتر به مسجدالحرام رفت و هفت بار کعبه را طواف کرد و رکن حجر الاسود را با چوبی که در دست داشت استلام کرد.[٢٤] رسول‌الله بعد از فتح مکه به داخل کعبه آمد و بت‌ها را شکست و بر در کعبه ایستاد و برای مردم سخنرانی کرد.[٢٥]

یادگارهای محمد(ص) در مکه و مدینه

غیر از قرآن که کتاب مقدس مسلمانان و حاصل وحی الهی به آن حضرت است، مسلمانان بیشتر اماکن یا بناهایی را که مرتبط به آن حضرت بود یادگارهایی ارزشمند شمرده‌اند. از جمله در جایگاه نماز خواندن پیامبر در نقاط مختلف مکه و مدینه مسجدهایی ساخته شد[٢٦] که بسیاری از آنان هنوز پابرجا است. مهم‌ترین بناها از این دست مسجدالنبی است که خانه پیامبر و همسرانش به آن پیوسته بود و پیکر آن حضرت پس از وفات در همان مسجد به خاک سپرده شد. امروزه مسجدالنبی بزرگترین زیارتگاه مسلمانان پس از مسجدالحرام در مکه است. قالب:بیشتر حتی در خارج از دو شهر مکه و مدینه، مکان نمازگزاری آن حضرت در سفرها و غزواتش نیز بعدها مسجد شدند. از جمله آنها می‌توان به ۱۷ مسجد راه غزوه تبوک که در راه مدینه تا تبوک ساخته شده بود اشاره کرد.[٢٧]

حج‌گزاری

پیامبر پس از هجرت به مدینه یک بار در ذی القعده سال ششم هجرت عمره گذاشت که به عمرة القضا معروف است.[٢٨] بار دیگر آن حضرت پس از جنگ حنین در ذی قعده سال هشتم عمره به جا آورد. او همچنین در سال دهم هجرت یک بار حج گزارد. این حج به حجةالوداع معروف شده است.[٢٩] گزارش‌های این سفر حج پیامبر یکی از منابع شناخت فقه و مناسک حج نزد مسلمانان است.[٣٠] در بازگشت از همین سفر بود که واقعه غدیر خم روی داد و پیامبر(ص) علی بن ابی‌طالب(ع) را به جانشینی خود برگزید. قالب:بیشتر

وفات

بیشتر تاریخ‌نگاران زمان وفات آن حضرت را دوازدهم ربیع الاول نقل کرده‌اند اما محدثان شیعه تاریخ وفات آن حضرت را ۲۸ صفر می‌دانند. پیامبر را علی و عباس غسل دادند و در همان مکان وفاتش (حجره پیامبر) دفن کردند.[٣١] قالب:بیشتر

همسران و فرزندان

قالب:اصلی تعداد همسران رسول‌الله را متفاوت ثبت کرده‌اند.[٣٢]رسول خدا سه پسر و چهار دختر داشت. پسران آن حضرت در خردسالی وفات کردند. قاسم و عبدالله در مکه به دنیا آمدند و درگذشتند و ابراهیم در سال هشتم هجرت در مدینه متولد شد و در سال دهم وفات کرد. دختران آن حضرت زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه(ص) بودند.[٣٣]

پانویس

قالب:پانویس

منابع

قالب:منابع

  • تاریخ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، بیروت، دار صادر
  • تاریخ اسلام، علی‌اکبر فیاض، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۲ش.
  • مروج الذهب و معادن الجوهر، علی بن حسین مسعودی، تحقیق محمد محی‌الدین عبدالحمید، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  • تاریخ پیامبر اسلام، محمد ابراهیم آیتی، تهران، دانشگاه تهران،
  • تاریخ الطبری، محمد بن جریری الطبری، تحقیق نواف الجراح، دار و مکتبة الهلال.
  • تاریخ المدینه المنوره، عمر ابن شبه، تحقیق فهیم شلتوت، بیروت، دارالمعرفه.
  • السیره النبویه، عبدالملک ابن هشام، تحقیق مصطفی سقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  1. تاريخ پيامبر إسلام، ص 43
  2. السيرة النبوية، ج 1، ص 1، 157
  3. مروج الذهب، ج 2، ص 280
  4. السيرة النبوية، ج 1، ص 168-169, 179؛ مروج الذهب، ج 2، ص 281
  5. السيرة النبوية، ج 1، ص 181
  6. تاريخ اليعقوبي، ج 2، ص 20
  7. السیره النبویه، ج1، ص192؛ تاریخ الطبری، ۳۲۱-۳۲۳
  8. تاریخ یعقوبی، ج۱، ص ۱۹
  9. السیره النبویه، ج1، ص192؛ تاریخ الطبری، ۳۲۱-۳۲۳
  10. تاریخ یعقوبی، ج۱، ص ۱۹
  11. السيرة النبوية، ج 1، ص 236
  12. تاریخ پیامبر اسلام، ص ۶۷
  13. السیره النبویه، ج1، ص 236
  14. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص ۲۲
  15. تاریخ پیامبر اسلام، ص ۷۰
  16. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص ۲۳
  17. تاریخ یعقوبی، ج۲، ۳۶
  18. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۶
  19. السیره النبویه، ج1، ص 428-431
  20. السیره النبویه، ج1، ص 438؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ۳۸
  21. السیره النبویه، ج1، ص 590؛ مروج الذهب، ج۲، ص ۲۸۶
  22. تاریخ الطبری، ج۲، ص ۴۹۱ِ؛ مروج الذهب، ج۲، ص 287-289
  23. مروج الذهب، ج۲، ۲۹۶
  24. تاریخ پیامبر اسلامی، ص ۴۶۴
  25. تاریخ یعقوبی، ج۲، ۶۰؛ تاریخ پیامبر اسلام، ص ۴۶۶
  26. نک: تاریخ المدینه، ج1، ص75
  27. تاریخ پیامبر اسلام، ص ۵۰۰
  28. تاریخ پیامبر اسلام، ص ۴۲۷
  29. مروج الذهب، ج۲، ص ۲۹۷
  30. نک: السیره النبویه، ج2، 605-606
  31. السیره النبویه، ج2، ص 663؛ تاریخ اسلام، ص ۱۱۱-۱۱۲
  32. السیره النبویه، ج1، ص 643؛ مروج الذهب، ج۲، ص ۲۹۰
  33. تاریخ پیامبر اسلام، ص ۶۰-۶۱